loading...
پایگاه جامع شناخت بهائیت
سید مصطفی احمدی بازدید : 134 دوشنبه 26 اسفند 1392 نظرات (2)

با بررسی فعالیت های گذشته و حال مبلغان بهائیت، می توان فعالیت بهائیان در ایران را در قالب های زیر جمع آوری کرد و فهمید که چه نفشه ای برای ایران و ایرانیان دارند:

 

۱. نخستین تلاش بهائیان، مظلوم نمایی و جلب توجه ایرانیان به ویژه مسلمانان است، زیرا آنان می خواهند «سوء ظن سیاسی» و «تعصب مذهبی» مسلمانان را نسبت به بهائیت رفع کرده و ذهنیت منفی مسلمانان را نسبت به خود تغییر دهند و فرقه بهائیت را که در نگاه ایرانیان یک گروهک منحرف و دستگاه جاسوسی برای بیگانگان است به عنوان یک مذهب الهی و شاخه ای از مذهب تشیع معرفی کرده و پیروانش را به عنوان هموطنانی بی ضرر، بلکه مظلوم نشان دهند.(۱)

 

۲. پیروان این فرقه، با روش های گوناگون به تبلیغ پنهانی و غیر مستقیم مسلمانان به بهائیت می پردازند که از جمله می توان به دوستی های مدرسه ای، دانشگاهی، کاری و همسایگی اشاره کرد. اشاره به این نکته نیز لازم است که بهائیان بعضاً در مهد کودک ها نیز نفوذ کرده و روی اندیشه کودکانمان نیز کار می کنند.

 

۳. پیوسته شبهاتی را درباره اصول و فروع دین -به ویژه بر علیه اسلام و تشیع- طراحی کرده و به شیوه های گوناگون در میان اقشار مختلف جامعه پخش می کنند که از جمله می توان به شب نامه ها، کتابچه نویسی ها و فعالیت های رسانه ای در رسانه های جمعی (دیداری و شنیداری و نوشتاری به ویژه اینترنت) اشاره کرد. آنان با بازی با کلمات و جملاتی زیبا و دلفریب ذهن جامعه، به ویژه دانش آموزان و دانشجویان را مشغول می کنند و به صورت غیر مستقیم او را از دین و دیندار دور می سازند، که از جمله می توان به شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، اعم از شبکه های خبری و سریالی و … مانند «بی بی سی» و «من و تو» اشاره کرد.

 

۴. ترویج فمنیسم و زن گرایی، اباحه گری و قبح شکنی با هدف مبارزه با استحکام و سلامت پایه های خانواده و در نهایت اجتماع و تضعیف احکام اسلام. در این باره می توان به قبح شکنی های این فرقه در زمینه حجاب و ترویج بد لباسی و اباحه گری های آنان در زمینه احکام جنسی (ازدواج با محارم، آزادی همجنسگرایی به ویژه لواط، ارتباطهای نامشروع برای تکثیر نسل و …) نیز اشاره کرد که در رفتارهای فردی آنان و همچنین شبکه های فارسی زبان ماهواره به صورت نامحسوس در قالب فیلم ها و سریال ها ترویج می شود.

 

۵. سران بهائیت برای نیل به مقصود خود، از همه اهرمها و امکانات مادی و معنوی استفاده می کنند تا عناصر این فرقه در عرصه های گوناگونی چون هنر، ورزش، علم، صنعت، مطبوعات، خدمات اجتماعی و … رشد و ترقی کنند و در نهایت با تبدیل شدن به ستاره و الگو، نسل حاضر به ویژه جوانان را به خود جذب کنند.

 

۶. از آن جا که یکی از وظایف بهائیان، جاسوسی برای بیت العدل و در نهایت حامیان این تشکیلات است، آنان همه تلاش خود را به کار می بندند تا در ادارات و مراکز دولتی و غیر دولتی نفوذ کنند تا با دستیابی به اسرار نظام و انتقال آنها به تشکیلات بیت العدل، وظیفه خود را به خوبی انجام دهند و در ادامه با کاستن از حساسیت و مقاومت مسئولان جمهوری اسلامی در برابر خطر بهائیت و خواسته های آنان، موقعیت خود را استوار ساخته و راه را برای ادامه فعالیت خود هموار کنند.

 

۷. تلاش برای بالا نشان دادن تعداد بهائیان در ایران به عنوان گامی مقدماتی و محکمه پسند برای دستیابی به رسمیت عملی و قانونی. بر این اساس نه تنها در رسانه های تبلیغات گسترده ای دارند و سعی می کنند در سرشماری ها تعداد خود را بیشتر نشان دهند، بلکه سعی بر قبرسازی و افزودن بر تعداد قبور خود نیز دارند.(۲)

 

۸. بازگرداندن سرمایه داران و نخبگان فرهنگی (اخراجی و فراری) بهائی به ایران (به عنوان مهد امر الله) برای به دست گرفتن اقتصاد و فرهنگ ایران و نیز تأمین پشتوانه مالی برای تبلیغ بهائیت و پیشبرد اهداف آن.

 

۹. احیای اماکن مقدس بهائیت در ایران به کمک سازمان میراث فرهنگی و سوق دادن ایرانیان و افراد توریست به عنوان بازدید از اماکن باستانی و … که از جمله می توان به ثبت تاریخی پدر حسین علی نوری در تهران اشاره کرد.(۳)

 

۱۰. معرفی اماکن مقدس بهائیت به عنوان مراکز توریستی و … و جذب توریست برای بازدید از آنها که از جمله می توان به معبد لوتوس یا نیلوفر آبی در هند اشاره کرد که مدتی نیز در روزنامه ها به تبلیغ سفرهای توریستی به هند و محوریت این معبد پرداخته می شد. آنان در این سفرها با تبلیغ غیر مستقیم، افرادی را به سوی خود جذب می کردند.(۴)

 

۱۱. ارائه خدمات رایگان آموزشی، فرهنگی و پزشکی و مشاوره با هدف تبلیغ غیر مستقیم بهائیت و عضوگیری.(۵)

 

۱۲. ازدواج دختران و پسران بهائی با پسران و دختران غیر بهائی نیز از شیوه های جذب بهائیت است، زیرا آنان پیوسته در پی افزایش جمعیت هستند، از این رو علی محمد باب، بچه دار شدن از غیر شوهر را نیز ترویج می کند.(۶)

 

بر این اساس به خوبی روشن می شود که سران بهائیت از هیچ روشی، آشکارا و پنهانی برای تبلیغ و جذب، در بهائیت کوتاهی نمی کنند، زیرا این تشکیلات پیوسته آرزو داشته که با افزایش جمعیت، بتواند بر ایران و ایرانی تسلط یابد، از این رو از هیچ کاری فروگذار نکرده و نمی کند تا جایی که در بعضی موارد از حامیان استعمارگر خود نیز می خواهد که به صورت علنی از آنان حمایت کنند. حامیانشان نیز با جنگ روانی و حربه های زنگ زده ای چون نقض حقوق بشر، به حمایت از آنان پرداخته و به تازگی با عنوان نقض حقوق بشر، ایران را تحریم می کنند.

 

پانوشت:

۱. خبرگزاری رسا، خبر: ۸۹۰۶۸.

۲. شیعه آنلاین، خبر: ۱۵۱۶۸.

۳. خبرگزاری مشرق، خبر ۲۱۴۹۶۰.

۴. سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی.

۵. پایگاه جامع شناخت بهائیت.

۶. پیشین.

سید مصطفی احمدی بازدید : 105 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

بی توجهی و عدم نظارت هیئت نظارت بر مطبوعات به محتوای نشریات و همچنین فعالیت نشریات سازمانی بدون اخذ مجوز لازم از معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توهین به مقدسات را از سطح نشریات خصوصی به نشریات دولتی رسانده و کار به جایی رسیده است که نشریه حیات طیبه به صاحب امتیازی بنیاد شهید و امور ایثارگران در بخش مسابقه پیامکی خود آن هم با نام مسابقه نور ولایت که مستقیما توسط روابط عمومی این سازمان مدیریت می شود بجای فرقه بهائیت نوشته است فرقه ضاله اهل بیت!!!

ین اقدام روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران در حالی رخ داده است که اولا بدون شک نمی توان چنین خطای بزرگ رسانه ای را به پای غلط های املایی و نگارشی گذاشت چرا که اگر در نوشتن واژه بهائیت اشتباه تایپی هم رخ دهد قطعا نتیجه آن اهل بیت نمی شود و ثانیا ً وجود اشتباه در نشریه ای که ۱۴۰ شماره از آن چاپ شده و تازه تاسیس هم نمی باشد و به صورت هفتگی آن هم در ۴ صفحه منتشر می شود قاعدتا دور از واقعیت است به خصوص که جز این بخش که توهین به اهل بیت شده است هیچ گونه غلط املایی و ویرایشی در این نشریه وجود ندارد هر چند به فرض وجود غلط املایی بنیاد شهید و امور ایثارگران که صاحب امتیاز این نشریه است قاعدتا باید محتوای آن را تایید و بعد به زیر چاپ ببرد.

منبع: ندای انقلاب

 

 

سید مصطفی احمدی بازدید : 101 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (1)

 

بهائیت، فرقه‌ای شعاری است که آرمانش «غارت و نابودیِ» کسانی است که به این فرقه اعتقاد ندارند، از این رو با مسلمانان به ویژه شیعیان (که باب و بهاء از محل زندگی آنان سر بر آوردند) بیشترین دشمنی و خصومت را دارند.

 

در این نوشتار به گوشه ای از کینه سران بابیت و بهائیت نسبت به شیعیان و علمای اسلامی اشاره می‌کنیم: علی محمد شیرازی (باب) می‌نویسد: «گرفتن اموال کسانی که به این فرقه ایمان ندارند، واجب است.»۱ همچنین می‌نویسد: «بر هر پادشاهی که در این فرقه به سلطنت می‌رسد واجب است یک نفر غیر مؤمن (غیر بابی) را بر روی زمین زنده نگذارد و همچنین این حکم برای همه پیروان واجب است.»۲ در جای دیگر نیز فرمان می‌دهد: «تمام مشرکین را بکشید و زمین را از ایشان پاک نمایید.»۳

 

حسین علی نوری (بهاء) نیز درباره شیعیان می‌گوید: «همه شیعیان مشرک هستند.»۴ او به پیروانش دستور می‌دهد: «آتش سوزان باشید به دشمنان من و آب رحمت باشید به دوستان من.»۵

 

هویت سران این فرقه زمانی آشکار می‌‍‌شود که سران بهائیت، دشمنی خود با علمای شیعه را بر صحیفه اوراق و الواح می‌ریزند. الواح پیشوایان بهائیت (حسین علی نوری و عباس افندی) علیه چهره‌های برجسته روحانیت در عصر قاجار در تاریخ ثبت شده است؛ برای نمونه می‌توان لوح حسین علی نوری، مشهور به «ابن الذئب» را نام برد.

 

حسین علی در این لوح، آقا نجفی را -که پدر بر پدر، مجتهد و صاحب رساله بوده است- فرزند گرگ می‌خواند. او ضمن توهین ها و هتاکی‌های خود به او، از علمای ایران به عنوان «ابرهای تیره و مظاهر ظنون و اوهام» یاد کرده که مانع تابش «آفتاب عدل» بر افق ایران می‌شوند.۶

 

حسین علی در لوح دیگری به مرحوم صاحب جواهر -که امام خمینی (ره) او را نماد فقاهت شیعه می‌شمارد- می‌نویسد: «شیخی را که به (محمد قبل از حسن) موسوم است یاد کنید. او از اعلم علمای عصر خود است. هنگامی که حق ظاهر شد او و امثال او از آن اعراض کردند و کسانی که گندم و جو پاک می‌کردند، به سوی خدا اقبال کردند… ای گروه علماء، به خدا پناه ببرید و خودتان را حجاب میان من و خلق من قرار ندهید… ای گروه علماء، بر حذر باشید که سبب اختلاف در اطراف شوید. چنان که در ابتدای امر (ابتدای ظهور باب و بهاء) علت اعراض (دوری مردم) شدید.»۷

 

 

همچنین می‌گوید: «بگو ای گروه علماء، آیا صدای قلم اعلای مرا نمی‌شنوید و این خورشید تابان از افق ابهی را نمی‌بینید؟ تا چه وقت بر بتهای هواهای خود معتکف می باشید؟ اوهام را رها کنید و رو به خدای مولای قدیم خود (بهاء) بیاورید.۸

 

عباس افندی نیز راجع به علمای ایران می‌نویسد: «اینها عالم نیستند، زندیقند…».۹

 

گذشته از ادعاهای پی در پی حسین علی نوری، مبنی بر الوهیت خود و اینکه همگان را به سوی خود فرا می‌خواند، به روشنی خواندیم که سران بابیت و بهائیت، هیچ مخالفی را تحمل نکرده و پیوسته مخالفان را اعم از عالم و … دشنام داده و کافر خوانده و دستور به نیست و نابودیش داده‌اند.

 

پانوشت:

۱. بیان فارسی، ص ۱۵۷.

۲. پیشین، ص ۲۶۲.

۳. تفسیر سوره یوسف.

۴. رحیق مختوم، ج ۱، ص ۵۹۵.

۵. ادعیه محبوب میرزا حسین علی، ص ۱۹۶.

۶. مائده آسمانی، ج ۹، ص ۳۲ – ۳۳.

۷. تاریخ جامع بهائیت، ص ۵۱۲ – ۵۱۳.

۸. پیشین، ص ۴۷۵.

۹. خاطران صبحی، ملاقات عبد البهاء.

سید مصطفی احمدی بازدید : 104 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (1)


در “گنجینه ی احکام” می گوید: در استخاره و عدم اعتبار آن حضرت ولی امر الله واجب است توجه تام و استمداد از مصدر فیض و الهام است لا غیر.[۱]
جناب “شوقی” متوجه نشده است که استخاره، همان توجه و استمداد از مصدر فیض است و لا غیر.
بسیار مى شود که انسان براى انجام کار مهمّى، متحیّر و سرگردان مى شود و مطالعه درباره جوانب آن، رفع تحیّر از او نمى کند؛ با افراد آگاه مشورت مى کند، ولى آنها نیز نظرات مختلفى دارند، و او همچنان در کار خود سرگردان مى ماند و اگر این سرگردانى ادامه یابد، خسارت هاى سنگینى دامن گیر او خواهد شد.در این گونه موارد، دستور استخاره داده شده است که انسان طبق آداب ساده اى با خداوند بزرگ – به وسیله قرآن مجید یا تسبیح و مانند آن – مشورت کند و از ذات پاکش هدایت و راهنمایى به آنچه خیر و صلاح اوست، بطلبد؛ به یقین خداوند نیز او را ـ طبق روایات صریحى که داریم ـ راهنمایى خواهد کرد.استخاره، نه تنها انسان را از حال تحیّر و سرگردانى – که بدترین حالات است و مایه تلف شدن وقت و نیروى اوست – نجات مى بخشد، و او را با اراده و تصمیم قوى و گام هاى استوار به سوى مقصد به حرکت وا مى دارد؛ بلکه واقعاً نیز راهنما و راهگشا به سوى خیرات است و این حقیقتى است که در روایات اسلامى وارد شده است.
گاه انسان براى کارى استخاره مى کند و مطابق آن، به سوى آن کار مى رود و ظاهراً نتیجه اى نمى گیرد، امّا بعد از ماه ها، یا سال ها، رمز عجیب آن استخاره را درمى یابد.

به هر حال، استخاره را با پیشگویى نباید اشتباه گرفت; بلکه استخاره خیر و صلاح کار را از طریق درخواست از خداوند، به انسان نشان مى دهد.[۲]

به همین جهت؛ مسلمانان چون با حال توجه و خلوص نیت متوسل به خدا می شوند و رفع تحیّر را از کتاب خدا (نه از اقدس؛) درخواست می کنند جواب بسیار کافی و شافی و مناسبی در می یابند.

ولی از انصاف نباید گذشت چون موضوع سؤال و بحث در پیرامون استخاره کردن به کتاب “اقدس” بوده است و جناب شوقی هم به طور مسلم متوجه بود که اقدس کتابی نیست که قابل استخاره به آن باشد، از این لحاظ می گوید: شما باید به سوی خدا متوجه باشید.[۳]


1. مفاتیح نوین، ص ۱۱۳۷.
۲ .گنجینه ی احکام، ص ۳۶۵.
۳. محاکمه و بررسی در تاریخ و عقائد و احکام باب و بهاء،ج ۲، ص ۶۹.

 

 

سید مصطفی احمدی بازدید : 98 چهارشنبه 07 اسفند 1392 نظرات (0)

دین اسلام بنا بر نص صریح قرآن، ربا را حرام می داند. ربا به این معناست که کسی مالی را  به عنوان قرض یا … به دیگری بدهد و هنگام بازپس گیری، مبلغی را مازاد بر آن چه داده از قرض گیرنده تقاضا کند یا از ابتدای قرض دادن، شرط کند که باید مبلغ قرض را فلان مبلغ اضافه، برگردانی.

با توجه به این که خدای سبحان ربا را حرام دانسته و از آن به «اکل مال بالباطل، مال دیگران را به نا حق خوردن» نام میبرد، فرقه بهائیت آن را پس از حرمت الاهی، حلال شمرده اند و این حلیت را به خدا نسبت می دهند.

بهائیان که پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و سلم و قرآن کریم را به عنوان پیامبر الاهی و کتاب آسمانی پیشین قبول دارند، حداقل به گفتار آن دو نگاه کنند و درستی را از آن دو بیابند.

پیامبر اکرم اسلام صل الله علیه و اله و سلم می فرماید: «لعن اللَّه الرّبا و اکله و کاتبه و شاهده و هم یعلمون‏؛ خدا ربا و رباخوار و نویسنده و گواه بر ربا را که از آن آگاهند لعنت کند.»۱

 

ربا و رباخوار و شاهد بر آن               نویسنده‏اش آشکار و نهان‏

بر اینان همه لعن یکتا خداى              گر آگاه باشند از ماجراى‏

 

در کدامیک از ادیان الاهی، خدای متعال  چیزی را حرام اعلام کرده و بر پستی و پلیدی آن به این اندازه تاکید کرده است که آن را با زنای با مادر در کنار کعبه مساوی بداند، سپس از حرف خود بازگشته و آن را حلال و مورد تایید قرار داده است.

این گفته بهائیان که ربا پس از حرمت، حلال شده است، توهین به خداست، یعنی خدا نعوذ بالله نمی دانست آن خوب است اینقدر از بدی و پستی آن گفت و حال که فهمیده خوب است، حرفش را پس گرفته و آن را تایید کرده و همه را به ربا خواری فرا می خواند.

خدا پیش از این به فکر طبقه ضعیف جامعه بود، به فکر نیکوکاری، کمک به یکدیگر، رشد اقتصادی و مانند اینها بود، ربا را حرام کرد و حال که احساس کرده اگر ربا و بعضی محرمات که موجب ضعیف کشی، نابودی اقتصاد و مانند آن است را آزاد نکند، مشتریهایش کم می شود، مجبور شده حرفهای گذشته را پس بگیرد و همه را به آنچه گفته نکنید، فرا بخواند و بگوید من اشتباه کردم، از این پس آن پستیها، نیکی شده است و شما مختارید!

این به عقل بهائیان درست در می آید یا …؟

 

قرآن کریم در این باره می فرماید:

«الَّذینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛ کسانى که ربا مى‏خورند، (در قیامت) برنمى‏خیزند مگر مانند کسى که بر اثر تماسّ شیطان، دیوانه شده(و نمى‏تواند تعادل خود را حفظ کند؛ گاهى زمین مى‏خورد، گاهى بپا مى‏خیزد). این، به خاطر آن است که گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است(و تفاوتى میان آن دو نیست.)» در حالى که خدا بیع را حلال کرده، و ربا را حرام! (زیرا فرق میان این دو، بسیار است.) و اگر کسى اندرز الهى به او رسد، و(از رباخوارى) خوددارى کند، سودهایى که در سابق‏[ قبل از نزول حکم تحریم‏] به دست آورده، مال اوست؛ (و این حکم، گذشته را شامل نمى‏گردد؛) و کار او به خدا واگذار مى‏شود؛ (و گذشته او را خواهد بخشید.) امّا کسانى که بازگردند(و بار دیگر مرتکب این گناه شوند)، اهل آتشند؛ و همیشه در آن مى‏مانند.»۱

 

«یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثیم؛  خداوند، ربا را نابود مى‏کند؛ و صدقات را افزایش مى‏دهد! و خداوند، هیچ انسانِ ناسپاسِ گنهکارى را دوست نمى‏دارد.»۲

 

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ؛  اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از(مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آنچه از(مطالبات) ربا باقى مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید!»۳

 

پانوشت:

۱. نهج الفصاحه، ص ۶۲۷؛ گلهای جاویدان، ص ۳۱۰.

۲. سوره بقره، آیه ۲۷۵.

۳. سوره بقره، آیه ۲۷۶.

۴. سوره بقره، آیه ۲۷۸.

 

 

سید مصطفی احمدی بازدید : 102 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (1)

میرزا حسین علی  که خود را بهاء الله نامید، پس از آن که به مقام دلخواه رسید، از آن جهت که روایات غیبت، ظهور و موعود منتظر مسلمین هیچ تشابهی با اوصاف او و باب نداشت، مجبور شد همه را ضعیف و خیالی بخواند. او در این باره می گوید:
«اهل فرقان را مشاهده کنید، که قصه های گذشته و وهم انگیز، آنها را از راه مالک خلق دور کرد و اگر از نشانه ها، اخبار و شرایط خیالی که در دست دارند چشم می پوشیدند …»۱

پس از خواندن این سخن، شاید این نکته به ذهن بیایید که:
اگر این سخن میرزا حسین علی حقیقت دارد، پس سخنان علی محمد باب را چگونه است؟ علی محمد که به ادعای حسین علی، مبشر بهائیت است و بشارت ظهور بهاء را داده است، در جای جای تفسیر سوره یوسف خود، از مهدی، همان موجود موعود سخن می گوید و او را موجود و حتی قائم منتظر می خواند.
پانوشت:
۱. اقتدارات، بهاء، ص ۱۵۰، س ۱.

 

 

سید مصطفی احمدی بازدید : 105 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (1)

عبد البهاء برای آرام کردن آشوب و بی پاسخ نماندن پرسش ها، تدبیری بهتر از تاویل سخنان علی محمد باب و احادیث مهدویت نیافت. او در این باره می گوید:
اگر اهل فرقان (مسلمانان) بگویند: حضرت اعلی روحی له الفداء فرمود: من موعود فرقانم، قیامت بر پا و بلای بزرگ آشکارشده است، اگر او قائم موعود است، شمشیر برهنه اش کجاست؟ پرچم بسته شده اش کجاست؟ سپاه جنگجویش کجایند؟… اجتماع در اُمّ القُری (مکه)، قیامت کبرا، میزان، صراط و حسابرسی چه شد؟ و … حضرت اعلی روحی فداء می فرماید:
همه این نشانه ها، شرایط و حوادث در حالی که بر مردم پوشیده بود، در چشم بر هم زدنی گذشت.۱
آنچه از نقل قول عبد البهاء از بهاء به دست می آید، این است که موعود آمده، قیامت شده ولی انسان هیچ نفهمیده، بهشت، جهنم، نعمت و عذاب را حتی درک نکرده است. با توجه به این توصیفات، این همه نشانه و حوادث که کسی آنها را درک نکرده است چه رسد به فهم حقیقتشان و باید حال اتفاق افتاده توسط مدعی آنها تفسیر شود و گرنه صورت خارجی پیدا نمی کند، چه سودی به حال انسان دارد؟ وقتی گفته می شود: بخشنده به بهشت می رود و دزد به دوزخ؛ کسی نه تنها دزدی را ترک می کند بلکه از حاصل دست رنج خود می گذرد و می بخشد، توقع پاداش و بهشت دارد، حال به او بگوییم پاداشت را گرفتی، پاداشت معنوی است، قابل مشاهده نیست، تو نمی فهمی و سپس همه ادعاها را تاویل و تفسیر کند، کدام انسان خردمندی این را باور می کند؟
بهاء می گوید: قیامت به معنای قیام یک نفر برای اصلاح حال مردم، بهشت باغ رسیدن و دیدار شخصی است که ادعای مقام می کند، جهنم یعنی به آتش دوری، نادانی و خلاف سوختن؛ خداوند، کسی است که تو را علم و ادب می دهد؛ معجزه ناتوان کننده مردم عوام، احمق و نادان از ادعاهای پوچ، طلا، نقره، حیله و نیرنگ و سیاست و تدبیر کتاب آسمانی یعنی کلماتی که از آسمان فکر  و روح به زبان جاری می شود.
اگر کسی به این اندازه با اشاره، مجاز و دو پهلو سخن می گوید، واقعا خردمندی یافت می شود که به او سخن او اعتماد کند؟
هنگامی که بایدها و نبایدها تاویل و تفسیر می شود، دین چه معنایی دارد؟ چرا آزادی مردم بیچاره را می گیرید و آنها را زیر بار تکلیف می برید؟
در این صورت فلسفه آفرینش که تکامل انسان است از میان رفته و زندگی در دنیا بیهوده می شود،۲ مرگ، قیامت، پاداش و کیفر بی معنا می شود چرا که شخصی چند سالی بدون امید به حساب و کتاب زندگی می کند، خوب یا بد می میرد و همه چیز تمام می شود. حتی فکر این زندگی هم انسان خردمند را  آزار می دهد.
در این حالت است که جنگل قانونمندتر از محیط زیست انسان می شود.
شاید بهاء از پوچ بودن آفرینش و بی معنا بودن آیین و مذهب آگاه بوده است و برای رهانیدن بشر از قید و بندها و آزادی بخشی به آنان این تاویل های شگفت انگیز را بیان کرده است.
عبد البهاء که از اسرار این مرام آگاه بود، می گوید:
این امور (وحدت سیاست، وحدت آراء، وحدت آزادی، وحدت وطن)  که ذکر شد، همگی حتمی است، زیرا نیرویی آسمانی پشتوانه آن است؛ در ایران، اقوام مختلف، مذاهب دشمن و رأی های متفاوت بود که از همه جهان بدتر بود، حال به سبب بوی خوش قدس، چنان ارتباط و التیامی حاصل شده … و مجلس های مسیحی، موسوی، زردشتی و مسلمان در نهایت دوستی، محبت و آزادگی برگزار می شود و هیچ تفرقه و دشمنی در میانشان نیست. ببین که قدرت اسم اعظم چه کرده است.
ما نیز به حکومت سیاسی بهائیت تبریک می گوییم که نه تنها حقیقت اسلام و حرارت دینی را از میان مسمانان برداشته، بلکه از علاقه و حرارت مسیحیان، یهودیان و زردشتیان نیز کاسته است به گونه ای که در نهایت یک رنگی زیر سایه وحدت آزادی، وحدت سیاست و وحدت وطن زندگی می کنند و حد و مرزهای دین، آیین و وطن را از سر بیرون کرده اند؛ پس: « واى بر آنها که نوشته‏اى با دست خود مى‏نویسند، سپس مى‏گویند: «این، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى کمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند؛ و واى بر آنان از آنچه از این راه به دست مى‏آورند!»۳
پانوشت:
۱. ان کان هذا هو القائم الموعود: این سیفه المسلول و این لوائه المعقود و این جنوده المجنده و این الاعنه و الاسنه این ترویجه للشریعه الغراء و این تعمیمه للطریقه السمحه لبیضاء این طیران النقباء و النجباء و این اجتماعهم فی ام القری این القیامه الکبری این المیزان این الصراط این الحساب این الجحیم المتسعره و این الجنه المتبهجه و این الکوثر و السلسبیل و این الکاس الممزوجه بالکافور و الزنجبیل این الحوریات القاصرات الطرف فی الخیام و این الولدان المخلدون کانهم لولو مکنون این الملائکه الغلاظ الشداد و این السلاسل و الاغلال و این و این؟ (مکاتیب، عبد البهاء، ص ۳۵۲، س۸).
۲. افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون. (سوره مومنون، آیه ۱۱۵).
۳. فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ‏؛ (سوره بقره آیه ۷۹).

سید مصطفی احمدی بازدید : 81 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (3)

همیشه شنیده ایم که بابیت و بهائیت در پس پرده، رازهایی با استعمار دارند که در این مقاله اشاره به آنها می کنیم. بر اساس گواهی تاریخ، استعماراگران برای نیل به مطامع استعماری خود، از هر دری وارد شده اند و به هر نیرنگی توسل جسته اند. یکی از این حیله ها، تأسیس مذاهب جعلی و ایجاد اختلاف در مذاهب اعتقادی مردم است.
دول استعماری همواره در پی بهره گیری از سرمایه های خدادادی سرزمین های دیگر کشورها بودند. در این بین کشورهای آسیایی، به ویژه، خاورمیانه که دارای منابع طبیعی سرشار هستند، از اولویت های خاص برخوردار بوده اند. استعمار به طرق مختلف وارد این سرزمین ها شدند و با توجه به اهمیت زیادی که دراین سرزمین ها به عقاید مذهبی و جود داشت از احساسات مذهبی و دینی مردم سوء استفاده کردند و با تأسیس مذهب، باعث ایجاد تنش و تفرقه دراین سرزمین ها شدند. آنها با توجه به شعار معروف خود، یعنی «تفرقه بیندازو حکومت کن » به استثمار منابع خدادادی این سرزمین ها اقدام کرده اند. فرقه های بابیت و بهائیت محصول همین ترفند استعماری است.
خلاصه کلام این که بهائی گری در حقیقت دین نیست، بلکه مسلکی است که از مجموعه ادیان و مذاهب و فلسفه تصوف، عرفان و مکاتب گوناگون، خوشه چینی کرده است.
یکی ازموانع بزرگ در برابر چپاولگری و تعددهای ناجوان مردانه استعمار، تعالیم بلند اسلام بوده و هست. به همین جهت استعمار همواره در جهت از میان برداشتن این مانع به طرق گوناگون، جهد و جد فراوان کرده است. اسناد تاریخی و شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که ظهور محمد بن عبدالوهاب نجدی در عربستان در اوائل قرن ۱۲ ( هـ. ق )، میرزا علی محمد شیرازی سید باب و میرزا یحیی ازلی و میرزا حسینعلی بهاء الله در نیمه قرن ۱۲، در ایران و احمد قادیانی، در اواخر قرن ۱۲ در هند و امثال آن درهر کمیت و کیفیتی و در هر کشوری، مخلوق یک اندیشه و یک عامل به نام استعمار است.
از مشترکات مهم فرقه های مذکوره می توان به «ضرب اعناق»، «حرق کتب»، «هدم بقاع»، «قتل عام» و سرانجام «خدمت گزاری مطلق برای استعمار» اشاره کرد.
از بررسی های همه جانبه، ازمنابع محققین معاصر و نیز اسناد و شواهد و قرائن تاریخی، چنین استنباط می شود که پیدایش محمد بن عبدالوهاب نجدی درعربستان، در اوائل قرن ۱۲ ( هـ. ق ) و میرزا علی محمد شیرزای، سید باب، در نیمه آن و میرزا یحیی ازل و میرزا حسینعلی بهاء الله و میرزا احمد قادیانی هندی در اواخر همین قرن، نتیجه یک برنامه ریزی حساب شده ازسوی استعمار بوده است، به عنوان نمونه، می توانیم به چند مورد مشابه در اعمال و رفتار این فرقه ها اشاره کنیم:
در کتاب بیان، باب ۱۸، از واحد هفتم، دستورات، یا به اصطلاح، احکامی از سید باب وجود دارد که حکم به سوزاندن کتب، جز کتب بابی، کرده است : « برهر کس از بابیان – پسر و باب – واجب است که همه کتب را بسوزانند جز کتب بابیان».

 

 

سید مصطفی احمدی بازدید : 96 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (1)

بهائیان می گویند: هر هزار سال یک مذهب جدید ظهور می کند:
بنا بر این، اگر بهائیت، آغاز ظهور خود را پایان دوران ائمه اطهار علیهم السلام به حساب می آورد، باید توجه داشت که پیشوایان معصوم اسلام علیهم السلام، دوازده نفرند نه یازده نفر و اگر بنا را بر باور آنان بگذاریم که سید علی محمد باب شیرازی را امام دوازدهم می دانند، باید آغاز این هزار سال را از سال ۱۲۶۶ قمری بگیریم که در نتیجه می بایست سال پیدایش بهائیت و ظهور پیامبرشان، ۲۲۶۶ قمری باشد؛ یعنی حدود هشتصد و خرده ای سال دیگر.

پس تا بهائیت باید در سال ۲۲۶۶ قمری ظهور می کرد، تا آن زمان سکوت کنید و در آن سال ادعای خود را مطرح کنید

به نظر شما مخاطب گرامی، این تناقض نیست که بهائیان ادعا می کنند که هر هزار سال یک مذهب ظهور می کند، سپس پیش از آن که حتی ادعای خودشان محقق شود و هزار سال بگذرد، ادعای ظهور می کنند، بر این اساس، یا ادعای پیامبری و دین جدید حسین علی بهاء حرفی گزاف و باطل است یا مهدی موعود و منجی بودن علی محمد باب! چون نمی شود باب امام زمان باشد و هنوز هزار سال نگذشته، پیامبری جدید بیاید، البته همه این ها بنا بر ادعای خود بهائیان است و ما چیزی جز ادعای بهائیان نمی گوییم.

سید مصطفی احمدی بازدید : 85 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (1)

شاید از خود بپرسید که:

چرا فرقه هایی چون بهائیت مشرک دانسته می شوند، در حالی که در آموزه های خود از توحید سخن می گویند؟

 در بر خورد ابتدایی با این پرسش، به نظر می رسد این سئوال منطقی است و کسانی که  آنان را مشرک می دانند، اشتباه می کنند، ولی کسی که کمترین آگاهی ای از عقاید این فرقه ها داشته باشد، می داند که در این فرقه ها، به ویژه در بهائیت، اصلاً چیزی به عنوان توحید (به معنای واقعی) وجود ندارد.

برای اثبات این ادعا، می توان در باره قبله از بهائیان چند سئوال پرسید:

۱. قبله شما کجاست؟

۲. چرا قبله شما با دیگران تفاوت دارد؟

۳. چه کسی آن قبله را معرفی کرده است، آیا ریشه الاهی دارد؟

اگر بهائیان پیرو یکی از ادیان ابراهیمی باشند، یعنی ادیان آسمانی ای که اجالتاً در دنیای ما هستند، باید یا به سوی بیت المقدس نماز بخوانند یا رو به کعبه؛ در حالی که آنان رو به خانه ای نماز می خوانند که محل دفن سرکرده این فرقه است. آنان در حقیقت به قبر سرکرده خود سجده می کنند نه جایی که خدا خواسته است.

هیچ کدام از قبله های ادیان الاهی، نه آرامگاهند و نه محل دفن کسی، بلکه معبد و خانه خدایند. بیت المقدس و کعبه، به امر الاهی و توسط برگزیدگان خدا بنا شده اند نه به فرمان سرکرده فرقه و توسط یک فرد عادی.

قبله باید از سوی خدا مشخص شود، زیرا برای اوست که به سوی قبله نماز خوانده می شود. در اسلام، نخست به سوی بیت المقدس نماز خوانده می شد، سپس فرشتگان پیامبر را چرخاندند و قبله را به سوی کعبه گرداندند و همه اینها (چه نماز به سوی بیت المقدس و چه تغییر قبله به کعبه) به امر خدا بود، از این رو معنا ندارد بدون امر الاهی، قبله سومی به وجود بیاید، چون نه خدا خواسته، نه پیامبری از قبله جدید سخن گفته است؛ آن هم جایی که کسی دفن شده است و خواسته است که به او سجده کنند، زیرا این قبله و سجده کردن به سوی آن، نماد بت پرستی است نه یکتا پرستی.

پس یکی از ادله ای که برای یکتا پرست نبودن بهائیت بیان می شود، و نیاز به کتاب و سند و مدرک ندارد، همین تفاوت قبله است که همه بهائیان آن را می دانند و نیازی به جست و جو و کند و کاو ندارد.

علاوه بر قبله، می تواند از حج بهائیان سخن گفت، زیرا آنان برای حج و طواف به دو سمت می روند که هر یک متعلق به یکی از سران آنان است، یکی علی محمد باب و دیگری حسین علی نوری!

همین مسئله و پرسش ها، در باب حج بهائیان نیز وارد است:

۱. فلسفه حج چیست؟

۲. در حج باید خدا را پرستید و از شیطان بیزاری جست یا مکان هایی را تقدیس کرد که مربوط به سران فرقه است؟

حج بهائیان در دو منطقه است که نه ربطی به حج اسلام دارد، نه ربطی به حج پیش از اسلام.

همین دوگانگی محل حج، خود به تنهایی خلاف توحید است. اگر بهائیان آن را توحید می دانند، چرا تنها مردان می توانند به حج بروند و زنان از آن محرومند، پس مبارزه با توحید است.

پس این که بسیاری از فرق برای جذب افراد گوناگون از مسائل مختلف سخن می گویند، به این معنا نیست که به آن مسائل، آداب و اعتقادات، پایبند هستند، بلکه تنها وسیله ای برای تبلیغ و جذب زیر شاخه و پیرو است، زیرا آنان در ابتدای دعوت، مجبورند برابر افکار و اندیشه های شخص فراخوانده شده، گام بردارند؛ از این رو باید از راه هایی وارد شوند که فراخوانده شده باور دارد و به آن وفادار است؛ مثلا مبلغ فرقه مجبور است، دعوت خود را برای افراد مذهبی با رنگ و بوی دین و مذهب ارائه کند و برای افراد بی دین، از آزادی عمل و ترویج شهوت و … سخن بگویند.

پس سخن از یکتا پرستی، برای جذب موحدان و یکتا پرستان است و خبری از توحید واقعی در میان نیست؛ البته این تنها ادله در باب کذب بودن دعوت بهائیان توحید نیست، زیرا سرکرده این فرقه یعنی حسین علی نوری، به دفعات ادعای خدایی و الوهیت می کند که در مقاله جداگانه ای به آن پرداخته شده است.

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
بسم الله الرحمن الرحیم : این وبلاگ قصد دارد بعضی از خرافات را ریشه کن کند. رییس این وبلاگ شیعه ی اثنا عشری است و به این هم افتخار میکند. تمامی پست های این وبلاگ از کتب معتبر نوشته شده است بنده حقیر حاضر به مناظره با اشخاصی که شرایط بخش مناظره را داشته باشند را دارم به امید ظهورش عجل الولیک فرج
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظرتان کدام دین ( فرقه) کامل است
    دوست دارید چه مطلبی روی سایت قرار گیرد
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 30
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 58
  • بازدید سال : 714
  • بازدید کلی : 7,980